کجايي سهراب ! آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند واي سهراب کجايي آخر ؟ زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقايق کردند ؟ تو کجايي سهراب ؟ که همين نزديکي عشق را دار زدند همه جا سايه ديوار زدند اي سهراب کجايي که ببيني حالا دل خوش مثقاليست دل خوش سيري چند صبر کن سهراب قايقت جا دارد؟؟؟
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : كجايي , سهراب , آب , گل , زخم , شقايق , عاشق , عشق ,
در زندگے زخم هايے هستــ كه مثل خوره روح را آهسته در انزوا مے خورد و مے تراشد. اين دردها را نمے شود به كسے اظهار كرد، چون عموما عادتــ دارند كه اين دردهاے باورنكردنے را جزو اتفاقاتــ و پيشامدهاے نادر و عجيبــبشمارند. و اگر كسے بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جارے و عقايد خودشان سعے مي كنند آن را با لبخند شكاكــ و تمسخرآميز تلقے بكنند: زيرا بشر هنوز چاره و دوايے برايش پيدا نكرده و تنها داروے آن فراموشے به توسط شرابــ و خوابــ مصنوعے به وسيله افيون و مواد مخدره استــ. ولے افسوس كه تأثير اين گونه داروها موقتــ است و به جاےتسكين پس از مدتے بر شدتــ درد مے افزايد!!!
"صادق هدايت برگرفته از كتاب بوف كور"
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : زخم , نوشته ها , صادق هدايت ,
کجايي سهراب ! آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند واي سهراب کجايي آخر ؟ زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقايق کردند ؟ تو کجايي سهراب ؟ که همين نزديکي عشق را دار زدند همه جا سايه ديوار زدند اي سهراب کجايي که ببيني حالا دل خوش مثقاليست دل خوش سيري چند صبر کن سهراب قايقت جا دارد؟؟؟
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : كجايي , سهراب , آب , گل , زخم , شقايق , عاشق , عشق ,
در زندگے زخم هايے هستــ كه مثل خوره روح را آهسته در انزوا مے خورد و مے تراشد. اين دردها را نمے شود به كسے اظهار كرد، چون عموما عادتــ دارند كه اين دردهاے باورنكردنے را جزو اتفاقاتــ و پيشامدهاے نادر و عجيبــبشمارند. و اگر كسے بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جارے و عقايد خودشان سعے مي كنند آن را با لبخند شكاكــ و تمسخرآميز تلقے بكنند: زيرا بشر هنوز چاره و دوايے برايش پيدا نكرده و تنها داروے آن فراموشے به توسط شرابــ و خوابــ مصنوعے به وسيله افيون و مواد مخدره استــ. ولے افسوس كه تأثير اين گونه داروها موقتــ است و به جاےتسكين پس از مدتے بر شدتــ درد مے افزايد!!!
"صادق هدايت برگرفته از كتاب بوف كور"
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : زخم , نوشته ها , صادق هدايت ,